بهار امید

نشریه اینترنتی کانون مسجد امام حسن عسگری- قم

بهار امید

نشریه اینترنتی کانون مسجد امام حسن عسگری- قم

مروری بر شیوه متفاوت مبارزه حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)

حضرت عبدالعظیم‌حسنی(ع) در روز چهارم ربیع‌الثانی سال 173 هجری در مدینه چشم به جهان گشود. او فرزند عبدالله‌بن‌علی، از نوادگان امام حسن مجتبی(ع) بود که نسبتش با چهار واسطه به آن حضرت می‌رسد. (1) کُنیه‌ی وی «ابولقاسم» بود.

عبدالعظیم از عالمان شیعه، از راویان حدیث امامان معصوم(س) و نیز از چهره‌های بسیار مجبوب و مورد اعتماد اهل‌بیت(س) است.(2)

دوران کودکی

پدرش عبدالله و مادرش فاطمه دختر عقبة‌بن‌قیس به پرورش و آموزش او اهتمام زیادی داشته‌اند. عمده‌ی دوران کودکی او به تعلیم قرآن و آموختن حدیث و سنت پیامبر(ص) و اهل‌بیت(ع) سپری شد.(3)

عقاید

از بررسی‌ها چنین معلوم می‌گردد که حضرت عبدالعظیم(ع) در طول زندگی خود به هیچ امری همانند سلامت عقاید و پیروی از اهل‌بیت(ع) اهتمام نداشتند؛ به‌گونه‌ای که در زمان امام هادی(ع) می‌فرمودند: «اطاعت از حضرت هادی(ع) واجب است.»

و در عمل نیز اطاعت ولایت او را به جان و دل پذیرا بود. برای تحصیل اطمینان از سلامت عقایدش روزی به حضور امام هادی(ع) می‌رسد و عرض می‌کند: «ای پسر پیامبر! بسیار علاقه‌مندم که عقاید دینی‌ام را خدمت شما بیان کنم تا چنان‌چه عقاید و افکارم مورد تأیید شماست بر آن استوار باشم؛ وگرنه آن‌چنان که شایسته است آن‌ها را اصلاح نمایم.» آن‌گاه تک تک مسائل اعتقادی خود را در زمینه‌ی توحید، نبوت، امامت، معاد و جز آن توضیح می‌دهد. وقتی سخنانش به پایان می‌رسد، امام هادی (ع) می‌فرمایند: «ای ابوالقاسم! به خدا سوگند، اعتقاداتی که عرضه کردی مبانی واقعی دین الهی است. بر این اعتقادات ثابت‌قدم باش...»(4)

ملاک شخصیت

زندگی حضرت عبدالعظیم با امامت چهار امام معصوم (امام کاظم، امام رضا، امام جواد و امام هادی(ع)) هم‌زمان بود و اخبار در روایات زیادی از آنان روایت کرده است. بیان حدیث و انتقال آن، برای روشن‌گری و هدایت جامعه، از یک سو، یک رسالت اسلامی است و از سوی دیگر، معیار فضلیت و امتیاز می‌باشد. امام صادق(ع) فرموده است: «موقعیت و مقام یاران ما را از نظر ما، به اندازه‌ای که از ما حدیث نقل می‌کنند و معارف ما را درک می‌نمایند، بشناسید و آن را ملاک شخصیت و عظمت آنان قرار دهید.» بنابراین، با توجه به این‌که حضرت عبدالعظیم(ع) برای کسب حدیث و درک آن و انتقال پیام امامان معصوم(ع) تلاش کرده، می‌توان گفت به مقام والا و بلندی دست یافته است.(5)

عبدالعظیم حسنی(ع) از نگاه معصومان(ع)

ستایش‌های فراوان معصومان(ع) از وی، از شخصیت والای علمی و معنوی او حکایت دارد که در این مقال به چند نمونه‌ی آن‌ها اشاره می‌گردد.

1- یکی از اهالی ری نقل می‌کند که بر امام عسکری(ع) وارد شدم. ایشان از من پرسید: «کجا بودی؟» عرض کردم: «به زیارت سیدالشهدا رفته بودم.» آن حضرت فرمود: «اگر قبر عبدالعظیم حسنی(ع) را که نزد شماست زیارت کرده بودی، مثل آن بود که حضرت حسین‌بن‌علی(ع) را در کربلا زیارت کرده باشی.»(6)

2- شخصی از اهالی ری به نام ابوحماد رازی می‌گوید که خدمت حضرت هادی (ع)رسیدم و از آن جناب مسائلی را پرسیدم. وقتی اراده کردم از محضر ایشان بیرون شوم، فرمودند: «هرگاه مشکلی در دینت برای تو پیش آمد، آن را از عبدالعظیم حسنی(ع) که در نزد شماست، بپرس و سلام مرا هم به او برسان.»(7)

3- ابونصر بخاری از ابوعلی محمدبن‌همام از حضرت امام حسن عسکری (ع) روایت کرده که نزد آن جناب از عبدالعظیم حسنی(ع) صحبت به میان آمد، فرمود: «اگر عبدالعظیم نبود، می‌گفتم جدش علی‌بن‌زیدبن‌حسن فرزندی از خود باقی نگذاشته.» در واقع، به فرموده‌ی امام عسکری(ع) آن حضرت باعث افتخار و مباهات فرزندان زیدبن‌حسن‌بن‌علی(ع) است.(8)

مبارزات

هرچند حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) همانند بسیاری از سادات حسنی در مقابل حکام ظالم عصر خود به قیام مسلحانه و مبارزه‌ی نظامی دست نزد، از طریق فعالیت‌های فرهنگی و روشن‌گرانه جلوی بسیاری از توطئه‌های آنان را می‌گرفت. وی در این شیوه‌ی مبارزه، به تحکیم جایگاه امامان و افشای ستم غاصبان حکومت اسلامی می‌پرداخت و در سخت‌ترین اوضاع، به گسترش معارف اسلامی و مکتب اهل‌بیت(ع) مشغول بود.(9)

چرا حضرت عبدالعظیم به ایران (ری) سفر کرد؟ علت سفر به ری

در ظلم و خفقانی که در زمان امام جواد و امام هادی(ع) وجود داشت و این امامان معصوم دستگیر و تبعید می‌شدند، سادات و پیروان اهل‌بیت(ع) زیر شکنجه‌های بنی‌عباس، مظلومانه جان می‌سپردند و از ظلم و تجاوز دژخیمان عباسی مصونیت نداشتند. حتی وقتی متوکل از ملاقات حضرت عبدالعظیم (ع) با امام هادی(ع) - که در سامرا بودند- باخبر می‌شود و این ملاقات‌ها و انتقال پیام اهل‌بیت(ع) به جامعه و مجاهدان ظلم‌ستیز را برای حاکمیت چندروزه‌ی خود خطرناک می‌بیند، دستور دستگیری و قتل حضرت عبدالعظیم(ع) را صادر می‌کند. ایشان هم هجرت از چنگال ظلم را بر ماندن در مدینه ترجیح می‌دهد و برای نشر معارف ناب اسلامی، وطن خود را ترک و در شهرهای مختلف به طور مخفیانه زندگی می‌کند تا به دیلم (گیلان) و سپس به شهر ری می‌رسد و در خانه‌ی یکی از شیعیان برجسته‌ی ری (در محله‌ی سَکّةُ الموالی، کوی ساربانان) ساکن می‌گردد و به عبادت پروردگار و کاوش در احوال شیعیان ری مشغول می‌شود.(10)

زندگی آن حضرت در ایران

به تدریج شیعیان از وجود آن حضرت که نماینده‌ی امام هادی (ع) بود بااطلاع شده و برای حل مشکل دینی خود به وی مراجعه می‌کردند و تنها او را نماینده‌ی امام می‌شناختند و از جایگاه علمی و اصل و نسب او اطلاعی نداشتند تا این‌که پس از مدتی، آن بزرگوار بیمار شده و از دنیا رفت. ضمن غسل و تکفین، نامه‌ای از جیب ایشان به دست آمد که در آن، حضرت عبدالعظیم(ع) نسب شریف خود را بیان فرموده بود. شیعیان پس از شناخت وی، بدنش را با احترام، غسل داده و در کنار درخت سیبی دفن کردند، که آن محل همین جایگاه فعلی است. مشهور است شب فوت آن حضرت، دو برادر از ثروت‌مندان ری رسول اکرم(ص) را در خواب دیدند که به آنان فرمود: «فردا یکی از پاره‌های تن من در سَکَّةُ الموالی از دنیا می‌رود، او را در باغ خود پای این درخت سیب دفن کنید.»

آن دو برادر نیز بدن مطهر حضرت عبدالعظیم(ع) را در همان محل دفن کرده و باغ را وقف حضرت کردند (وفات وی 15 شوال 252 ق ذکر شده است).(11)

کرامات و برآوردن حوائج

از آیات قرآن کریم و احادیث بسیاری استفاده می‌شود که مرگ، مرحله‌ی فنا نیست و روح، هم‌چنان زنده خواهد ماند؛ بنابراین، وقتی روح انسان، به‌ویژه انسان‌های ممتاز، زنده و جاوید باشد، همان‌طور که در عالم حیات ظاهر، می‌توان از آنان کمک دریافت کرد، مدد گرفتن از آنان پس از حیات ظاهری نیز، چنان‌چه شرایط آن مناسب باشد، کاری شدنی است؛ به همین دلیل، در احادیث فراوانی، دعا و توسل، مورد توجه قرار گرفته و با توسل به پاکان و مقام شفاعت‌شان، به واسطه‌ی مقام بلندشان در آستان الهی، می‌توان حاجت‌های خود را برآورده ساخت. حرم حضرت‌عبدالعظیم(ع) نیز پیوسته مأمن توسل مؤمنین اهل دل است و به‌ویژه در شب‌های جمعه، زائران فراوانی از عنایات وی و مقام شفاعتش بهرمند می‌گردند.(12)

تألیفات حضرت‌عبدالعظیم(ع)

حضرت‌عبدالعظیم(ع) دو کتاب تألیف کرده که هیچ کدام باقی نمانده‌اند. یکی از آن‌ها کتابی است به نام «خُطَب» که سخنان حضرت علی(ع) است و سید رضی، همه‌ی آن را در نهج‌البلاغه آورده است و دیگر، کتابی است به نام «یوم و لیله» که صاحب‌بن‌عباد (وزیر آل‌بویه) آن را دیده و در حال حاضر، حدود یکصد حدیث که حضرت‌عبدالعظیم حسنی(ع) از پیامبر(ع) و امامان(ع) نقل کرده، در دست است که در کتابی با نام «مُسنَدِ عبدالعظیم» گرد آمده است. محتوای آن را فرایض روز و شب ذکر کرده است.(13)

همسر و فرزندان عبدالعظیم حسنی(ع)

حضرت‌عبدالعظیم(ع)، با «خدیجه»، عموزاده‌اش، ازدواج کرد.(14) و از ایشان صاحب دو فرزند، به نام‌های «محمد» و «ام‌سلمه» شد. محمد، مرد بزرگواری بود و در زهد و عبادت، شهرت داشت.

حضرت‌عبدالعظیم(ع) پس از گریختن از مدینه، در سال‌های اقامتش در طبرستان، با فاطمه‌ی حمیری ازدواج کرد و نَسَب‌شناسان گفته‌اند که نسل وی از این طریق است و از محمد، فرزندی بر جای نمانده است.(15)

فضیلت زیارت حضرت‌عبدالعظیم(ع)

زیارت از شیوه‌های مهم زنده نگه داشتن نام و یاد و خاطره‌ی پاکان و صالحان است که همواره در فرهنگ اسلامی بر آن تأکید شده است. تشویق‌های بسیاری در مجموعه‌ی روایات به زیارت مرقد رسول اکرم(ص) و زیارت سیدالشهدا(ع) و ائمه‌ی اطهار و امام‌زادگان به چشم می‌خورد که این کار علاوه بر آثار تربیتی، برکات معنوی فراوانی در پی دارد. از جمله کسانی که در روایات به زیارت او سفارش شده، حضرت‌عبدالعظیم(ع) است که از این سفارش عظمت شخصیت و جایگاه والای او نزد اهل‌بیت(ع) معلوم می‌گردد؛ حتی در ضمن یکی از روایت‌های حضرت هادی(ع) آمده است که فرمودند: «هر کس قبر عبدالعظیم را در ری زیارت کند، خداوند، پاداش او را بهشت قرار می‌دهد.»(16)

پی‌نوشت‌ها:

1. محمدبن‌ابی‌جعفر عبیدلی النسابه؛ تهذیب‌الانساب، ص 139 و محمدمهدی فقیه بحرالعلوم، امام زادگان ری، ج1، ص7.

2. عزیزالله عطاردی؛ زندگانی حضرت عبدالعظیم، ص30.

3. امام‌زادگان ری؛ ص71.

4. مجلسی؛ بحارالانوار، ج36، ص412.

5. احمدصادقی اردستانی؛ زندگانی حضرت‌عبدالعظیم m ، ص18 و 29.

6. کامل‌الزیارات؛ ص 324.

7. احمدبن‌علی نجاشی؛ ص247 و 248 و عبدالله مامقانی؛ تنقیح‌المقال، ج2، ص157.

8. شناخت‌نامه‌ی حضرت‌عبدالعظیم حسنی و شهر ری، ص391.

9. محمد شریف رازی؛ زندگانی حضرت‌عبدالعظیم، ص32.

10. احمد صادقی اردستانی؛ زندگانیحضرت‌عبدالعظیم، ص58.

11. شناخت‌نامه‌یحضرت‌عبدالعظیم و شهر ری؛ ص 394 و 395.

12. احمدصادقی اردستانی؛ زندگانی حضرت‌عبدالعظیم، ص125.

13. شناخت‌نامه‌ی حضرت‌عبدالعظیم و شهر ری، ص395.

14. شیخ‌عباس قمی؛ سفینة‌البحار، ج2، ص121.

15. برخی نیز به عکس، گفته‌اند که فاطمه‌ی بنت عقبه‌ی حمیری در مدینه به ازدواج او درآمد و محمد، فرزند اوست و عبدالعظیم پس از فرار از مدینه در طبرستان با خدیجه ازدواج کرد و سادات عظیمی طبرستان، حاصل این ازدواج‌اند (ر. ک: مجموعه‌ی آثار کنگره‌ی حضرت عبدالعظیم، ج13 و الکواکب المشرقة، ج2).

16. کامل الزیارات، باب 107، ص324.

==========================

به کوشش: عالمی سمیه - ف. فاطمی

==========================

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد