نامش غلامعباس است. البته این نامی است که بعد از مسلمانشدن برای او انتخاب شده است. نام قبلی او «Shubhrajyoti Mukharjee » است و از غرب بنگال و هندی است و از لحاظ نژادی برهمن (هندو) که در ذیل با او به گفت وگو نشسته ایم که در ادامه مطلب از پیش رو می گذرانیم.
* ساکن کدام شهر هستید؟
بمبئی.
* چند سالتان است؟
28ساله هستم.
* کمی دربارهی کشورتان برایمان توضیح دهید.
هندوستان کشور پهناوری است در جنوب آسیا. پایتخت آن دهلی نو است. هند از شمال غرب با پاکستان، از شمال با چین، بوتان، نپال و از شمال شرقی با برمه و بنگلادش همسایه است. هوای گرم و مرطوب دارد و برخی از مناطق در تابستان بسیار گرم است، مانند: لکنو و دهلی؛ ولی در بمبئی آب و هوا بسیار مناسبتر است.
* اگر خودتان بخواهید مردم کشورتان را در یک جمله تعریف کنید، چه میگویید؟
هندیها مردمی بسیار مذهبی و صلحدوست هستند. معمولاً سعی میکنند با دیگران درگیر نشوند و سرشان به کار خودشان است؛ چون اینجا کشور انواع مذاهب و آیینهاست، مردم یاد گرفتهاند با هم کنار بیایند.
* ویژگی کشور شما چیست؟
هند مکانهای توریستی زیادی دارد.
بناهای معروف هند، تاجمحل و معبد لوتوس در دهلی نو و بسیاری بناهای تاریخی دیگر که مردم دنیا آنها را میشناسند.
* البته فیلمهای هندی هم جای خودش را دارد.
بله، همینطور است. صنعت سینمای هند هم مورد توجه است. شهرک سینمایی بالیوود هم از جمله جاهایی است که مورد توجه گردشگران است.
* چرا به اسلام گرایش پیدا کردید؟
من کتاب زیاد میخوانم. در بسیاری از منابع مذهبی اصلی هندو، مانند براهما پوران و منو سمرتی «Manusmriti »، ذکر حضرت محمد j و اهلبیت آمده است و این همه یادآوری برایم قابل تأمل بود. «کیشناجی Krishnaji » نیز امام علی m را در مشکل خود به یاری طلبیده است. «گوتام بودا» نیز از طریق امام علی m به رستگاری رسیده است؛ بنابراین پس از مطالعهی عمیق به این نکته رسیدم که همهی کتابهای اصلی و باستانی مذهبی، ما را به قبول توحید، خدای یگانه و ولایت امام علی m هدایت میکنند. فقط باید با دقت بیشتری آنها را خواند.
* چه مدت است که مسلمان شدهاید؟
نزدیک به سه سال.
* از کسی هم برای تحقیق در مورد اسلام کمک گرفتید؟
بله، بعد از اینکه تصمیم به تحقیق گرفتم، از مؤمنین اتراپرادش، علمای دینی در بمبئی، لکهنو و دهلی کمک زیادی گرفتم. خوشبختانه اینجا تعداد هدایتیافتگان زیاد است و میتوان از آنها کمک گرفت. تعداد افرادی که به من کمک کردند، بسیار است؛ بهویژه علیحیدر رضوی، علیصفدر رضوی و حاجیممنون جعفری؛ همینطور زکریاصاحب و دکترککنصاحب.
* الآن جواب سؤالهایتان را در مورد مسائل دینی از چه کسانی میپرسید؟
این کار خیلی راحت است. به دلیل اینکه اسلام در شبهجزیرهی هند توسعه یافته و سایتهای زیادی برای دسترسی مسلمانان به اطلاعات دینی ایجاد شده است که به مسائل اسلامی میپردازند.
* خانوادهی شما هم مسلمان هستند؟
نه. اعضای خانوادهام مسلمان نیستند.
* مسلمان نبودن آنها برای شما مشکلساز نشده؟
من با آنها مباحثه میکنم؛ اما ناراحت نمیشوم. چون وظیفهی من است که به تمام انسانها پیامی را که خودم دریافتم برسانم. اعضای خانوادهی من، بیش از حد سفت و سخت نیستند و من فکر میکنم آنها نیز به زودی به راه اهلبیت U
خواهند آمد.
* الآن مشغول چه کاری هستید؟ منظورم شغل شماست؟
تحقیق در عملیات و آمار. در بمبئی هم تدریس برای دانشجویان در سطح MBA و مدیریت اجرایی.
* بعد از تشرف به اسلام، سبک زندگی شما چه تغییری کرده است؟
سبک زندگی من تغییر زیادی داشته است. توجه به حلال و حرام در خورد و خوراک و زندگی روزمره عمدهترین تغییر است. الآن من میدانم که اهمیت جهاد نفس چیست. باید از علمای شیعه سپاسگزار باشم که این پیام را به ما رساندهاند. الآن من از سجدهکردن و قرائت قرآن و کمک به مؤمنین و دیگران لذت میبرم. اینها چیزهایی است که از اسلام یاد گرفتم.
* رفتارتان با خانواده تغییری نکرده؟
من رابطهی خوبی با آنها دارم و همیشه به آنها احترام میگذارم؛ حتی بیشتر از قبل؛ چراکه انسانیت، عفت، اطاعت و صبر گلهایی از اسلام هستند.
* در ارتباط با دوستانتان دچار مشکل نشدید یا در محیط کار؟
نه خیلی؛ چون همیشه با آنها بحث را به شیوهای سالم ادامه میدهم. من بسیاری از دوستان و دانشجویان از رشتههای علوم انسانی و غیره دارم. آنها در حال انجام تحقیقات دربارهی جابربنحیان، انیشتین، ابوعلیسینا و بهویژه نظریهی توحید المفضل هستند. دوستان غیرمسلمان من نیز علاقهمند به آشنایی با نهجالبلاغه، امام علی m امام صادق m هستند و نظریههای دیگر ائمهU را نیز دنبال میکنند. آنها میپرسند و ما پاسخ میدهیم؛ خصوصاً در مورد اهمیت حجاب. ما برای آنها روشن کردیم که حجاب برای شأن و منزلت زنان است.
* تا حالا در سختیها دچار تردید شدهاید؟
این سؤال قابل تأمل است. در واقع خیلی وقتها خدا کمک کرده است و وعدهی اوست که به همهی حقجویان کمک خواهد کرد. من قبلاً مطالعه کرده بودم کرشناجی، شنکرجی (خدای هندوها) و گوتم بودا، همه از محمد مصطفی jو امام علی m کمک طلبیدهاند؛ لذا مطمئن بودم که وقتی از ایشان کمک بخواهم، مرا یاری خواهند کرد. همچنین من از کتاب آقای «تیجانی سماوی (سپس من هدایت شدم)» هم الهام گرفتم و این کتاب به من خیلی کمک کرد.
* آیا شما روی کسی اثرگذار بودهاید؟
بله، من پیغام دین حق را به بسیاری از دوستان هندو دادهام. در بنارس، یکی از دوستانم به نام «گورو» که بهایی بود، شده است یک حسینی داغ و پسرش نیز. بسیاری از استادان علوم و فلسفه، دانشآموزان ریاضی و دانشآموزان تاریخ توسط من به خواندن اصول اهلبیت تشویق شدهاند.
* شما مسلمانها کجا یکدیگر را میبینید؟
جایی مثل حسینیه هست که دور هم جمع میشویم.
* میتوانید مشکلات یکدیگر را مرتفع کنید؟ چگونه؟
ما همیشه مشکلات یکدیگر را بررسی میکنیم و همهی تلاشمان بر این است.
* برای برگزاری مراسمها، مثل عزاداری امام حسین mیا اعیاد مذهبی مشکلی ندارید؟
نه؛ چراکه در هند هیچ مشکلی برای انجام عزاداری امام حسین m نیست و این مراسم به صورت آزاد وجود دارد. جامعههای هندو، سنی، برادران مسلمان، بودایی، سیک و تمام گروههای دیگر برای ادامهی عزاداری مسالمتآمیز در هند با یکدیگر همکاری میکنیم. رهبران سیاسی ما، افسران اداری، نیروهای نظامی و پلیس هم ما را با روی باز مساعدت میکنند.
* مشارکت نوجوانهای مسلمان در کشور شما در این مراسم چگونه است؟
این شاید کاملاً تعجبآور باشد! اینجا همهی نوجوانان مسلمان و جوانان یک نگاه بسیار نرم در مورد محرم و تاریخ کربلا دارند.
* در ارتباط با دوستان غیرمسلمان دچار مشکل نبودید؟
من اصلاً هیچ مشکلی برای دیدار با دوستان غیرمسلمان ندارم؛ چون ما عاشق یکدیگر با حس انسانیت هستیم و دوستان غیرمسلمان هم با اینکه دینشان اسلام نیست، علاقهمند به دانستن حقیقت اسلاماند. به نظرم در وجود همهی آدمها گرایش به حقیقت وجود دارد.
* تهیهی غذای حلال مشکل مسلمانهای اغلب کشورهاست؛ شما هم این مشکل را دارید؟
برعکس این کار بسیار آسان است. برای به دست آوردن غذای حلال در هند، به دلیل جمعیت زیاد مسلمانان، مشکلی نیست. مسلمانان در هند به شدت از احکام حلال و حرام پیروی میکنند.
* فکر میکنید در کشور شما چه برنامههایی اجرا شود، گرایش به اسلام بیشتر میشود؟
بسیاری از دانشآموزان علاقهمند به مطالعه در مورد اسلام هستند؛ ولی آنها اصلاً نمیتوانند کتاب و مدرسهی مناسب پیدا کنند؛ امکانات. یا اینکه دانشجویان علاقهمند از طرف یک مؤسسهی اسلامی شناسایی شوند و کمکهای مالی درست و صادقانه داده شوند. به نظر من آموزش و پرورش و کالج، بهخصوص برای دختران شیعه باید مورد توجه باشد. آمدن مبلّغهای توانا برای ارشاد و توضیح مبانی اسلام هم بسیار مهم است.
* تا به حال به ایران آمدهاید؟
نه؛ اما خیلی علاقهمند سفر به ایرانم و ممکن است به زودی به ایران بیایم. خیلی دوست دارم کتابخانهی آیتالله مرعشینجفی را در قم ببینم.
* رابطهی شما با قرآن چهطور است؟
خدا در کتابش با بندگانش حرف زده است. برای شنیدن حرف خدا، باید به قرآن نزدیک بود.
* آیهی مورد علاقهی شما در قرآن چیست؟
سورهی شورا، آیهی شمارهی 23: «قُل لَّاأَسْئلُکمُْ عَلَیهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّة فىِ الْقُرْبى.»
* چرا این آیه؟
از آنجا که در این آیه، خدا به ما فرصت تحقق بخشیدن را به وظایفمان در این جهان با عشق (مودت) اهلبیت U از پیامبر j داده است.
* به نظر شما ما باید چهطور منتظر امام عصر باشیم؟ خودتان چهطور منتظر هستید؟
باید برای ظهور ایشان مقدمهسازی کنیم، صدقه و خیریه بدهیم، قبل از دعا برای خود و خانواده، باید برای ایشان دعا کنیم و تمرین کنیم که ایشان را بر خود اولویت دهیم. من سعی میکنم دنبال یک زندگی عملی باشم و دعای غدیر، دعای ندبه و سورهی بنیاسرائیل میخوانم و بهطور منظم دعا برای امام زمان k میکنم.
در روایت آمده: اگر قلبتان متحد شده بود، شما در اتحاد زندگی میکردید و ملاقات ما با شما دیر نشده بود؛ پس باید سعی کنیم متحد باشیم و باید بیشتر و بیشتر معرفت را تا حد ممکن به دست آوریم.
* حرف آخر شما برای دوستان ایرانی چیست؟
همیشه نهجالبلاغه را مطالعه کنیم، وقت باارزش خود را تضییع نکنیم، از عمق قلب باید امام خود را دوست داشته باشیم، نماز و قرآن را در اولویت قرار دهیم و سعی کنیم قرآن را توسط قلب درک کنیم. به خاطر داشته باشیم امام علی m فرمودند که جهان زندان مؤمنان و بهشت برای کافران است. در دلی که محبت دنیا باشد، محبت آخرت نخواهد آمد.
گفتوگو از :سمیه عالمی